توضیحات
از همان شب که خورشید آمد نمایشنامه ای است:
اقتباسی از داستان دراماتیک( روزی که حقیقت را فهمیدم) نوشته نداثابتی، چاپ شده در کتاب در پی عشق دویدن، نشر ساقی، با مدیریت ادبی و علمی نصرالله قادری، با حمایت انجمن تئاتر و انقلاب اسلامی
کاراکترها:
ادواردو آنیلی _ سن کودکی.
مارگاریتا _ سن کودکی.
ادواردو آنیلی _ پسرجوان _ قدبلند و لاغراندام با تهریش _
چهرهای سفید و موهایی نسبتا روشن _ ایتالیایی _ با ظاهری مرتب و کت و شلوار و کراوات.
جیووانی آنیلی _ مردی میانه سال _ پدر ادواردو _ با ظاهری اشرافی _ کت و شلوار و کراوات _ با صورت اصلاح شده.
مارلا کاراچو _ زن میانه سال _مادر ادواردو _ با ظاهری اشرافی _ با لباسهای فاخر _ لاغراندام.
مارگاریتا آنیلی _ خواهر ادواردو _ جوان _ یک سال کوچکتر از ادواردو _ با لباسهای مختلف اشرافی.
بلیندا راچمن _هم دانشگاهی ادواردو_دختر _جوان.
هم دانشگاهی ادواردو _ مرد _ جوان.
حسین عبداللهی _ دوست ادواردو.
محمد اسحاق عبداللهی _ دوست ادواردو.
لوکا _ پسر جوان _ دوست ادواردو _ قد بلند واندامی ورزشکاری _ با ظاهری مرتب _ اشراف زاده _ چهرهای اصلاح شده.
خدمتکار _ مرد _ میانه سال _قوی هیکل _ با لباس خدمتکارهای خانههای اشرافی ایتالیایی_خدمتکار خانه پدری ادواردو.
خدمتکار _ زن _ میانه سال _ خدمتکار خانه پدری ادواردو.
نامزد ادواردو _ دختری جوان _ با لباسی فاخر غربی _ زیبا و لاغراندام.
مربی فوتبال _ مرد _ جوان.
جیووانی امبرتو آنیلی _ پسرعموی ادواردو _ جوان.
هاشمیان _ مرد _ میانسال.
ایگور من _ خبرنگار.
دکتر مارکوباوا _ مرد.
صدای پلیس _ مرد.
صدای دکتر اورژانس _ مرد.
صدای همهمه آدمها و طرفداران فوتبال.
صدای صحبتهای تلفنی آدمها.
(درباره طراحی صحنه و نشان دادن مکان و زمانهای مختلفی که در صحنهها وجود دارد، هر کارگردان و طراح صحنهای میتواند با خلاقیت خود فضاسازی کند. در حد الزام، نشانههایی از طراحی صحنه و آکساسوار، به جهت معرفی زمان و مکان هر صحنه نوشته شده است که در اجرا میتواند تغییر پیدا کند یا تکمیل شود.)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.