توضیحات
زُبدةالتواریخ بایسنغری جزء دوم از ربع چهارم مجمعالتواریخالسلطانیه (از مرگ امیر تیمور گورکان تا زخم خوردن میرزا شاهرخ ) شامل وقایع سالهای ۸۰۷ تا ۸۳۰ هـ ق.
«اما بعد، اين ربع رابع است از ارباع كتابى كه به فرمان حضرت امير و اميرزادۀ جوانبخت بايسنغر بهادر جمع كرده مىآيد و اين ربع را زبدةالتواريخ بايسنغرى نام نهاد.»
عبداللهبن لطفاللهبن عبدالرشید که ملقب به حافظ ابرو شده بود تا هنگام مرگ تیمور در سال ۸۰۷ هجری، همچنان در رکاب او بود و از نزدیک با شخصیت و منش میرزا شاهرخ، پسر کوچک امیر تیمور، آشنا شد. به همین دلیل پس از به قدرت رسیدن شاهرخ در هرات، به دستگاه او پیوست و تا آخر عمرش به کتابت مآثر آن «خاندان فلکاشتباه» مشغول بود. کتابهای ذیل ظفرنامه شامی، تاریخ آل مظفر، جغرافیای حافظ ابرو و تاریخ سلاطین کرت از مهمترین کتابهای این دوره از زندگانی اوست. نثر این کتابها «بسیار روان و عاری از تکلف است و نویسنده به قول خود ‹از دُرر الفاظ و دقایق معانی نصیبی کامل و حظی شامل ندارد و از استعارات غریب و تشبیهات عجیب که وجوه محاسن کلام است بیبهره مانده› و به هر حال او خلاف مورخانی که پیش از وی در قرن هفتم و هشتم سرگرم کار بودند در تألیف کتابهایش نثر منشیانه متکلف ندارد و سادهنویسی است.»[1]
حافظ ابرو در سال ۸۲۶ هجری، هشت سال پیش از درگذشتش -که در اوج پختگی بود- به اشارت «حضرت غیاثالحق و الدین بایسنغر بهادرخان»، فرزند گرانقدر و هنرمند شاهرخ، به جمعآوری تاریخی معظم از ابتدای آفرینش بشر تا روزگار «حضرت سلطنت شعاری شاهرخی» مشغول و مأمور شد. او نام این کتاب بزرگ را «مجمع التواریخ سلطانیه» گذاشت و آن را به چهار ربع تقسیم کرد:
ربع اول از آغاز آفرینش تا دوره پیامبر (ص)
ربع دوم تاریخ زندگانی پیامبر تا آخر خلافت عباسیان
ربع سوم تاریخ پادشاهان و ملوک (از صفاریان تا قراختائیان)
ربع چهارم به نام زبدةالتواریخ بایسنغری که شامل دو بخش است؛ بخش نخست شامل تاریخ ایران از تولد تیمور در ۷۳۶ هجری تا مرگ او در ۸۰۷ هجری و بخش دوم شامل تاریخ بر تخت نشستن شاهرخ در سال ۸۰۷ هجری تا کارد خوردن او بیرون جامع هرات در سال ۸۳۰ هجری میشود.
آنچه اکنون پیش روی شماست، درواقع همین بخش اخیر، یعنی جزء دوم از ربع چهارم است. در روزگار حافظ ابرو این دو بخش از یکدیگر مجزا بوده و سپس در یک مجلد به نام زبدةالتواریخ گرد آمدهاند. جزء دوم این کتاب در سال ۱۳۷۲ با مقدمه مبسوط و تصحیح و تعلیقات آقای دکتر سیدکمال حاج سیدجوادی منتشر شد و سپس در سال ۱۳۸۰ حضرت ایشان، این جزء را همراه جزء اول با نام «زبدةالتواریخ حافظ ابرو» در چهار جلد منتشر کردند.[2]
در این ویرایش کوشش شده است تا هیچ واژه، لغت و عبارتی؛ چه تاریخی و چه جغرافیایی، بیتوضیح باقی نماند. برای نیل به این مقصود از منابع بیشتری بهره برده شده است، به منظور خوانش صحیح واژه، کلمات اعرابگذاری شدهاند، رسمالخط، پاراگرافها، جملهبندیها، نقلقولها و … تغییر کردهاند، جملات معترضه مشخص شده و به منظور یکدستی ترجمه، معنی آیات قرآنی از کتاب دوجلدی خلاصه کشفالاسرار امام احمد میبدی به نگارش حبیبالله آموزگار وام گرفته شده است.
نکته بسیار مهم این چاپ؛ حذف اشعار عربی و فارسی، القاب و عبارتهای تکراری و تلخیص دو واقعه از متن ذیل وقایع سال ۸۱۱ هجری که توصیف جشن ختنهسوران بایسنغر و سال ۸۲۰ هجری که بیان ولادت علاءالدوله پسر بایسنغر است، میباشد. در هر دو مورد این وقایع، نویسنده در ذکر ممدوحش دچار طغیان قلم شده و معنی متن زیر کلمات ثقیل و عبارتهای فخیم و توصیفهای حجیم مستور مانده است. باقی کتاب بیتغییر و تبدیل حفظ شده است. درواقع هرکجا، شعر، مدح یا جملهای دعایی بر مضمون متن بار نشده بلکه مکمل آن بوده است، آن عبارت حفظ شده است. واقعیت این است که زیب و زینتهای ادبی کتاب و عنانریز کردن قلم در ستایش ممدوح، در بسیاری موارد متن تاریخی اثر را به حاشیه رانده و ذکر وقایع را متأثر ساخته است. در حقیقت تصرفات و حذفیاتی که صورت گرفته صرفاً با هدف کشف متن تاریخی کتاب صورت گرفته است. از اینرو به خواننده کتاب اطمینان داده میشود که متن پیش روی شما، گزیده یا تلخیص یا پیرایش زبدةالتواریخ نیست، بلکه صرفاً همان متنی میباشد که حافظ ابرو اگر میخواست بیواهمه از ظل ظلیل ممدوح یا رهایی از سنتهای منشیانه تاریخنویسی بنگارد، چنانکه عبدالرزاق سمرقندی، میرخواند، خواندامیر و دیگران نگاشتند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.