توضیحات
نمایشنامه حر ریاحی، تنها توصیف گسستن حر از سپاه عمر سعد و پیوستن به اردوگاه حسین نیست، این نمایشنامه بدیع از دیروز طف به امروز تل زعتر و از عاشورای سال شصت و یک هجری به عاشوراهای امروز گره میخورد. وجه سیالیت و صیرورت و طرح این “اینهمانی”، عصرها و نسلها و رویارویی حق و باطل به زیبایی و رسایی در نمایشنامه حر چهره نموده است.
“ندای درونی” که از شخصیتهای نمایشنامه است، هماره در ما نیز پژواک و طنین دارد. هیچکس نیست که در سکوت بیرون این غوغا و فریاد را نشنود، این تازیانه سلوک، آشنای شانههای ماست، حسینی که در خلوت و جلوت میشنویم و دریغا که کمتر لبیک میگوییم.
حر این فریاد را شنید و حر شد و عمر سعد و شمر این فریاد را خفه کردند و به خنجر غفلت و هوی و هوس سپردند. کیست که “این پنهان در جان و تن” را که بیزبان تن، با زبان جان سخن میگوید، آشنا و همسایه و همراه شود.
نمایشنامه حر ریاحی پهلو به شعر میزند و عبدالرزاق عبدالواحد در ساختار و هندسهای شکوهمند و شاعرانه آن را پرداخته است. مترجم عزیز و فهیم و شاعر، سید مهدی حسینینژاد را سپاس که “وفادارانه، به متن ترجمهای روان و روشن و رسا از متن فراهم کردهاند. امید است این نمایشنامه که نگاهی تازه به حر و عاشورا است و “شمر” را تا به امروز میرساند و “حسین” را در همهی پدیدهها تکثیر میکند، فرصت نمایش بیابد تا “کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا”، حسیتر و عینیتر فرا چشم نسل امروز قرار گیرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.