توضیحات
نمایشنامه هیله (تفنگ و تنبور) برنده جایزه دوم بخشِ نمایشنامهنویسی پنجمین جشنواره تئاترشهر. 1394 برنده جایزه نخست نخستین جشنواره نمایشنامهنویسی ملی مرصاد. 1395 هیله نمایشنامهایست با پنج شخصیت؛ ناهید، قباد، سعید، محسن و زهره. سعید از مادرش ناهید میخواهد جایی که ارثیه خانوادگیشان پنهان است به او بگوید تا با فروشش کسبوکاری راه بیاندازد اما مادر نمیگوید. از محسن داییاش که اسیر بوده و حالا تمام روز وسط حیاط روی چهار موزائیک قدم میزند، میخواهد جایش را به او بگوید اما او اصلا حرف نمیزند. بالاخره پدرش قباد را که در جنگ موجی شده مجبور میکند جای ارثیه را به او بگوید اما… این نمایشنامه نخستینبار با لهجه کرمانشاهی نگارش و چندبار اجرا شده اما قابلیت این را دارد با هر لهجهای اجرا شود لذا درحالحاضر بدون لهجه منتشر شده است.)
صدای نوای سحری با تنبور.
قباد: میدونی کِی جنگ تموم میشه؟
ناهید: کِی؟
قباد: وقتی اون ستاره دَربیاد.
ناهید: کِی دَرمیآد؟
قباد: وقتی جنگ تموم بشه.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.