در بهار 1401 نخستین جشنواره نمایشنامه نویسی آماره با هدف شناسایی استعدادهای درخشان در عرصه نمایشنامه نویسی در کل کشور و نیز با هدف بزرگداشتی از استاد خسرو حکیم رابط با همکاری تئاتر شهر در تهران برگزار شد. هیئت داوران در نهایت سه اثر برتر را انتخاب و معرفی کردند:
رتبهیِ نخست : «مهدی گلزار» از تهران – برایِ نمایشنامه: «بحرالمیّت» – برندۀ تندیسِ جشنواره و لوحِ سپاسِ و چاپ و انتشار اثر در نشر آماره
رتبهیِ دوم : «مهدی اکبری» از کرج – برایِ نمایشنامه: «به خاموشی خواهم رفت» – لوحِ تقدیرِ ، چاپ و انتشار اثر در نشر آماره
رتبهیِ سوم: «سیدمرسلین ترابی» از مازندران – برایِ نمایشنامه: «سفر تابوت چوبی» – لوحِ تقدیرِ ، چاپ و انتشار اثر در نشر آماره
1. زندگی سگی/ مهیار هزارجریبی
2. سه زن / مجید برجعلیزاده
3. قحطی / کامران سعادت
4. برای مردهها اذان میگویند / فاطمه عزتی سوران
5. به خاطر یک تصادف/ محمد پورجعفری
6. مرگ شیرین / رامین امانی
7. خداحافظ آقای دکتر / مرتضی مرتضوی راد
8. میهمانی / امیرحسین صیدآبادی
9. تماشاخانهای پَرِ آبادی / عزیزالله شاهمنصوری
10. تقدیم به کسی زیر لاک غلطگیر / امیر امیری
11. کاناپه / سجاد طاهری
12. مجلس اضافات یک تیغ / روحالله صالحی
13. اصول و تعمیرات تلویزیون سیاهوسفید / سروش قاسمیان
14. به خاموشی خواهم رفت / مهدی اکبری
15. جمجمهات را به خدا بسپار /مجتبی مقدم
16. خرید ضایعات زندگی / محمد دهقانی
17. در نهایت وفاداری / شهرام ریاحیفر
18. زنگها برای تو به صدا درمیآید / کریم عظیمی ججین
19. بحرالمیت / مهدی گلزار
20. ژیندرلا / احسان شادمانی
21. انسداد / مجید دیندار
22. تار چوبی / سیدمرسلین ترابی
23. تصنیف اختر / فهمیه مدحتی
24. زنگ ساعت شماطهدار / محمد فخرایی مطلق
25. تارا / بهزاد اسکندری
26. کمپ/ علیرضا کلانتری
27. اهریمن اهورای من / علیرضا داوری
28. مخمصه / غلامحسین دولتآبادی
29. سفر تابوت چوبی / سید مرسلین ترابی
فرامرز طالبی متولد 1329
نویسنده، کارگردان، نمایشنامهنویس و پژوهشگر
فرامرز طالبی عضوِ هیئتِ داورانِ چندین دوره از انتخاب ِآثاِر ادبیاتِ نمایشیِ ایران، جشنوارههایِ مختلفِ فیلم و تئاتر بوده و علاوه بر فعالیتهایِ گسترده در زمینهیِ بازیگری، کارگردانی و نمایشنامهنویسی، درخصوصِ میراث فرهنگی و فرهنگ و تمدن گیلان فعالیتی گسترده داشته و سرپرستِ شورایِ پژوهشیِ دانشنامهیِ فرهنگ و تمدنِ گیلان، عضوِ هیئتِ تحریریهیِ مجلهیِ گیلانِ ما، سردبيرِ مجلهیِ موزهها و كندوج و عضوِ شوراىِ پژوهشىِ دانشنامهیِ فرهنگ و تمدنِ گيلان نیز بوده است.
از جمله آثارِ فرامرزطالبی در خصوصِ ادبیاتِ نمایشی و داستانی میتوان به: مجموعه داستانِ رحمان در راه و مسيو يعنى ويولن، کتاب تعزیهی گیلان، کتاب روزنامهی تئاتر، شناختنامهی اكبر رادى، زندگی و آثار نمایشی گریگور یقیکیان، زندگی و آثار نمایشی حسن ناصر، مجموعه نمایشنامههای مکتب بادکوبه، در جستجوی هویتی انسانی (مجموعه مقالاتی دربارهیِ نمایش)، کتابِ تئاترِ گیلان، نمایشنامههایِ خورشید بر بام، شبِ طويلِ طلوع، خانهیِ بارانی، آواىِ جنگل، چهره به چهره و دو نمایشِ دیگر، معجزهِ ماکارونی و… اشاره کرد.
محمد یعقوبی متولد ۱۳۴۶
نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر
محمد یعقوبی نخستینبار با اجرای نمایش «شب بهخیر» مادر نوشتهی مارشا نورمن به عنوان کارگردان تئاتر در تئاتر شهر تهران ابراز وجود کرد. سپس با کارگردانی نمایشنامهاش «زمستان شصتوشش» در سال ۱۳۷۶ در تئاتر ایران مطرح شد.
برخی دیگر از کارهای وی عبارتاند از: «رقص کاغذپارهها»، «یک دقیقه سکوت»، «خشکسالی و دروغ»، «تنها راه ممکن»، «گلهای شمعدانی»، «ماه در آب»، «ماچیسمو»، و «نوشتن در تاریکی».
محمد یعقوبی در سال ۲۰۱۵ به کانادا مهاجرت کرد و ساکن تورنتو است. در سال ۲۰۱۶ بههمراه آیدا کیخایی کمپانی «تئاتر اینروزها» (NOWADAYS THEATRE) را تاسیس کرد و در همان سال نمایشنامهاش «یک دقیقه سکوت» را به زبان انگلیسی در فستیوال سامرورکس به روی صحنه برد. در سال ۲۰۱۸ با کارگردانی مشترک آیدا کیخایی نمایشنامهی «رقص کاغذپارهها» را با حضور بازیگران چندملیتی به زبان انگلیسی و با هنرجویان کارگاه بازیگریشان به زبان فارسی به روی صحنه برد. کمپانی تئاتر «اینروزها» در سال ۲۰۱۸ توسط کمپانی Canadian Stage به عنوان کمپانی مقیم در برنامهی بانک آربیسی برگزیده شد و در ماه مارچ ۲۰۱۹ «تنها راه ممکن» را با حمایت ادارهی هنرهای تورنتو و ادارهی هنرهای انتاریو به زبان انگلیسی در Canadian Stage به روی صحنه برد. وی در سال ۲۰۱۹ نختسین نمایشنامهاش را به زبان انگلیسی به نام Persimmon (خرمالو) نوشت و برای نوشتن آن جایزهی پن کمپانی تئاتر کاهوتس را دریافت نمود. دومین نمایشنامهاش به زبان انگلیسی تیمورلنگ نام دارد که در سال ۲۰۲۱ نوشت. در همین سال نمایشنامهی «بر شانههای آنتونیو» را بر اساس نمایشنامهی «در تاریکی سوزان» نوشتهی آنتونیو بوئرو بایخو نوشت و با هنرجویان کارگاه بازیگری خود به صورت آنلاین اجرا نمود.
جدیدترین کارها: زمستان شصت و شش (به انگلیسی) در فستیوال نکستاستیج، ۲۰۲۰، مادر و هدیهی تولد (دو نمایش کوتاه به انگلیسی و فارسی) فستیوال فرینج تورنتو ۲۰۲۱، دل سگ (اجرا ی آنلاین به زبان انگلیسی) در فستیوال نکستاستیج، ۲۰۲۲
ناهید احمدیان متولد 1360
مترجم، پژوهشگر و مدرس
ناهید احمدیان دکترایِ ادبیاتِ تطبیقی در دانشگاه مریلندِ آمریکا است و در این دانشگاهِ، ادبیاتِ جهان تدریس میکند. در سال ۱۳۹۱ دکترایِ نخستِ خود را در رشتهیِ ادبیاتِ انگلیسی از دانشگاهِ تهران گرفت و بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴ در دانشگاههایِ تهران، علامهِ طباطبایی و الزهرا به تدرسِ ادبیاتِ انگلیسی پرداخت. رسالهیِ دکترایِ نخستِ او به مطالعهِ تطبیقیِ روایتهایِ تاریخی در برخی نمایشنامههایِ تاریخیِ نیمهیِ اولِ قرنِ بیستم در انگلستان، و فلسفهیِ تاریخ در قرنِ نوزدهم میپردازد.
ناهید احمدیان مترجمِ آثاری چون درآمدی برفلسفه مدرن اروپایی (۱۳۸۷، ۱۳۹۰) فردریش نیچه درآمدی بر زندگی و تفکر (۱۳۸۹)، لطیفه پس از شام (۱۳۹۴،۱۳۹۷)، باتلاق فِن (۱۳۹۷) و سه شب بیخوابی دیگر (۱۴۰۱) است. او همکاری با گروه ِادبیاتِ فارسیِ معاصر در فرهنگستانِ زبان و ادب ِفارسی و نیز داوری در فصلنامه تئاتر را در کارنامه خود دارد. وی دربارهیِ تئاتر ایرانِ پس از انقلاب پژوهش میکند. رسالهی دکترای وی در دانشگاه مریلند تئاتر ایران پس از انقلاب است. همچنین نویسندهیِ مقالاتِ متعددی در حوزهیِ ادبیاتِ جهان و ادبیاتِ نمایشی است.
به قلمِ: مجید دیندار
خسرو حکیم رابط در بهارِ سالِ 1309 و در شیراز متولّد میشود. دوازده ساله است که پدر رختِ دنیا را از تن به در کرده و او یتیمانه و محروم، امّا به پشتوانهی غرورِ مادر، مغرور، پا به پای زمانه و زخمهایش رشد میکند.
سال 1328به اعتبارِ دیپلم دانشسرای مقدّماتیِ پسران در شیراز و در دبستان «امیر عضد» معلّمی را آغاز میکند، که تا امروز هم ادامه دارد؛ هر چند در برشی از زمان، میانِ او و معلّمی و معلّم بودن فاصله میافتد. چنانکه خود را در آن روزگار معلّمی آواره مینامد، «معلّمی که معلّمی را ترک کرده».
سالهای جوانیش در دههی سی و چهل که متلاطم است از جریانهایِ سیاسی و مبارزاتیِ دوران، برای او نیز پُر است از تلاطُم و دربهدری. سالهای هیاهو، آوارگی، فرار و البته کارگری و این کارگری، از لولهکشی گرفته تا برقکشی و حتّی کارشناسیِ بهداشتیِ گوشت در کشوری غریب و… به او درسهایی میآموزند که در هیچ دانشگاه و دانشسرایی نخواهند آموخت: درسِ زندگی. درسِ زندگیِ واقعی. درسِ واقعیِ زندگی، و همین زندگیِ واقعی و همین واقعیّتِ زندگیست که بعدها در آثارش و روی کاغذ و در قابِ صحنه و در میانِ امواجِ صوت و صدا جریان مییابد، تا هنوز و همیشه.
سال 1343، سی و سه چهارساله است که در لحظهای از همآواییِ تصادف و انتخاب، با دیدنِ آگهیِ تأسیسِ دانشکدهیِ هنرهایِ دراماتیک واردِ دانشگاه میشود. همدرس و همکلاس با دیگر بزرگانی چون رکنالدّین خسروی، جمشید مشایخی، علی حاتمی و… و این آغازگاهِ دیگریست برایِ او. برای آموختن و آموزاندن، اینبار در جادهیِ ادبیاتِ نمایشی. جادهای که سنگلاخ بود هنوز و ریگزاری تاریک در آن دوران که گامهایِ او و همنسلانش میبایست که هموارش کرده و چراغ و تابلویی بر راه و بیراهش بیاویزند، که کردند و آویختند. که اگر مسافری در شوسهراهِ ادبیاتِ نمایشیِ امروز راه میپیماید به برکتِ تسطیح و تنویرِ اینان است.
تعدادی از مراکزِ آموزشی بهعنوانِ بخشی از سوابقِ تدریسِ خسرو حکیمرابط از حدود نیم قرنِ پیش تا به امروز به شرح زیر است:
اوّلین نمایشنامهاش را در همان دورانِ آغازینِ دانشکدهیِ هنرهایِ دراماتیک و در سالهایِ 43-44 تحتِ عنوانِ «یاغیها» مینویسد که بارها اجرا میشود. چاپ این نمایشنامه البته با تغییرِ عنوان و با نامِ «به بهانه آزادی» میماند تا سالها بعد… سالِ 1389 این تجربهیِ آغازین، همراه با آخرین نمایشنامهاش «اتاق شمارۀ6» که اقتباسی است از داستانی به همین نام از چخوف به جوهرِ چاپخانه آغشته میشود. «آنجا که ماهیها سنگ میشوند» یکی دیگر از قلّههای ادبیاتِ نمایشی تاریخِ ایران است که در سال 1348 و در تبریز مینویسد. روایتی از مبارزاتِ صیادانِ حاشیهیِ دریایِ خزر که سالِ 1349 در تبریز چاپ و بیش از 17 بار توسطِ ناشرانِ دیگر تجدیدِ چاپ میشود.
حاصلِ عمرِ گرانقدرِ او و آن بخشی که در وادیِ ادبیاتِ نمایشی قلم سایید بیش از آن است که در شناختنامهای کوتاه بگنِجد. چندین نمایشنامه برای صحنه، چندین فیلمنامه، بیش از 60 نمایشنامهی رادیویی (که اکثرِ آنها در بایگانیِ هزارتوی رادیو گم شده)، تعدادِ زیادی مقاله و نقد در نشریات، نظارت و راهنمایی بیش از دویست رسالهیِ دانشجویی در دورانِ تدریس در دانشگاه، طراحیِ واحد درسیِ «کاربردِ عناصرِ دراماتیک در عرصهیِ تلویزیون» و تدریسِ آن، افزون بر اینها عصارهای شاعرانه و به غایت دراماتیک از خاطراتِ روزهای دور و نزدیکش در قالبِ کتابیِ تحتِ عنوانِ «روز هفتم» (که به حق اگر هیچ نمینوشت جز همین یک کتاب، تاریخِ ادبیاتِ دراماتیکِ ایران را مدیون خود میساخت) حاصل کارِ این پیرِ خسته است. جانش به سلامت و سایهاش بلند.
به رسم نگارشِ شناختنامه فهرستی (به یقین ناقص) از آثارِ منتشر شدهیِ خسرو حکیم رابط تقدیم میگردد.
بیشک شناختِ کسی که خاضعانه «استاد» میخوانیمش به فهرستِ آثارِ حاصل نخواهد شد؛ آگاهیم که اگر هزار فراز از هزاران فراز و فرود زندگیاش را در این مقال بگنجانیم باز در آغازِ هر پیچ و میانبر از راهی که او پیموده از نفس خواهیم افتاد. این سالشمارِ کوتاه چیزی نیست جز ارج نهادنِ رنجی که او در گذر از ظلمات برده تا کورسویی بیابد برای انسان، و برای انسانیت…
لازم به ذکر است چند نمایشنامه صحنه ای و رادیویی از استاد خسرو حکیم رابط در نشر آماره چاپ و منتشر شده است. علاقمندان برای تهیه این آثار به پیجِ ادبیات نمایشی در سایت نشر آماره مراجعه کنند.